وبلاگicon
جامعه ی من
جامعه ی من
مشکلات جامعه 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جامعه من و آدرس jameaiman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ظاهر سازی ما 

در ادامه بحث جامعه شناسی به یکی دیگر از صفت های جالب ما ایرانی ها برمی خوریم که از آن به عنوان ظاهر سازی یاد می شود .


در کتاب درمورد وجود اتاقی در خانه ی ما ایرانی ها صحبت شده که مخصوص به مهمان می باشد و تمام چیز هایش با اتاق های معمولی متفاوت است ، وسایلش مدرن تر است ، دکوراسیونش شیک تر است ، پذیرایی در آن جا تجملاتی بیشتر دارد و غذای لذیذتری نوش جان می شود که البته ما آن را به رسم میهمان نوازی می دانیم ولی ریشه ی این خصلت در ظاهر سازی ست . البته خود من موافق این قسمت از کتاب نیستم چون تمامی این کارها به رسم ادب می باشد و ظاهر سازی با سرخ نگه داشتن صورت با سیلی یا تکریم میهمان تفاوت دارد و پذیرایی در حد توان از مهمان را حتی ائمه ی معصوم نیز سفارش نموده اند که کاری بس نیکوست .

به دلیل تاریخ تالیف کتاب در آن از بحث ظاهر سازی دولت درباره پرداخت سوبسیدها سخن گفته شده است که البته بخش خارجی آن به قوت خودش باقیست ولی بخش داخلی اش کاملا تغییر کرده است .

البته در کشور ما به اندازه کافی مشکل هست و این را همه می دانند ولی باز هم چه پرداخت ها و کمک ها که نمی شود ، در داخل ولی اوضاع طور دیگر است یارانه را برای مصرف کننده قطع کردند و مبلغی اندک به حسابش واریز می کنند که مجبور است با همان مقدار قبوض خود را بپردازد و گرانتر شدن اقلام و مایحتاج را هم با روی گشاده پذیرا باشد و تازه پس انداز هم بنماید . یارانه ای هم که قرار نیست به تولید پرداخت شود ، نتیجه اش می شود همین ، انرژی گران شده پس قیمت تمام شده کالا نیز افزایش می یابد و همه چیز گران می شود و ظاهرا تنها چیزی که قرار است ثابت بماند پایه حقوق کارگران و به طور کلی سطح دستمزد می باشد . به یاری خداوند بعدا هفت طرح شکوفایی اقتصادی را که باید به طور همزمان و به موازات هم شروع شوند تا یک کشور به رشد اقتصادی برسد را در این وبلاگ می آورم که در حال حاضر فقط یک طرح که آن هم هدفمند کردن یارانه ها می باشد آن هم به شکلی ناقص درحال اجراست .

برگردیم به بحث ظاهر سازی ، یادم می آید حدود ۱۵ - ۱۶ سال سن داشتم که سعی کردم جواب سوالی را که در مورد موضوعی بود که به من مربوط نمی شد بدهم که دوستم از من گلایه کرد و گفت چرا وقتی چیزی را نمی دانی با جرات نمی گویی که نمی دانم . در مورد حرف منطقی او کمی فکر کردم ، از او بخاطر این تذکر تشکر کردم و از آن روز به بعد هر وقت چیزی را نمی دانم به سادگی می گویم نمی دانم .

متاسفانه در اطراف ما بسیارند کسانی که دوست دارند دانای کل فرض شوند و هیچ گاه تن به ذلت نه گفتن نمی دهند ، هر چند که من به شخصه با افتخار نه می گویم .

حتی در سطوح عالی مدیریتی هم از این دانایان کل پیدا می شود که امروز راجب اقتصاد فردا راجب سیاست و روز بعد در مورد مسائل دیگر چنان نظر می دهند و تحلیل می کنند که گویی دایرة المعارف تشریف دارند و نظر صاحب نظران و متخصصان را به اشاره ی ابرویی رد می کنند .

در این مورد درد دل بسیار است لیک چشمان عزیزتان را بیش از این خسته نمی کنم .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:ظاهر سازی,مشکل جهان امروز, ] [ 21:18 ] [ مصطفی بهرامی ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





  • بک لینک
  • نرم افزار های موبایل